مغز در پردازش اطلاعات از محاسبات پایه ای بهره می گیرد که در گونه های مختلف، مدالیته های مختلف حسی و در نواحی مختلف مغزی انجام می شوند. تعیین این محاسبات پایه اهمیت شایانی در فهم عمیق تر ما از عملکرد مغز دارد. یکی از این محاسبات، نرمالیزاسیون است که بر اساس آن، پاسخ نورون به یک محرک با فعالیت نورونهای مجاور تضعیف می شود. نرمالیزاسیون برای اولین بار در سال 1992 برای نورون های ناحیه اول بینایی در کورتکس گربه پیشنهاد شد، و تا کنون در سیستم بینایی، شنوایی، و بویایی گونه های مختلف گزارش شده است. با این حال، برای نقش آن در مغز انسان به ویژه در هنگام توجه به اشیاء شواهد بسیار کمی وجود دارد.
در این مطالعه، ما از داده های تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی برای بررسی اثر نرمالیزاسیون در مغز انسان استفاده کردیم و پیش بینی مدل نرمالیزاسیون را با پیش بینی حاصل از مدل جمع وزنی، میانگین وزنی، و یک مدل غیرخطی مبتنی بر میانگین وزنی و اشباع پاسخ مقایسه نمودیم.
نتایج ما نشان دادند که تنها مدل نرمالیزاسیون می تواند پاسخ های مغزی و اثر مشاهده شده توجه بر پاسخ مغزی را پیش بینی کند. بدین ترتیب، در این مطالعه نشان دادیم که مدل نرمالیزاسیون می تواند پاسخ مغزی به محرک های تکی و چندتایی را در حضور یا عدم توجه پیش بینی کند. این نتایج شواهدی قوی برای نقش نرمالیزاسیون در مغز انسان را فراهم می نماید.
آدرس مقاله